تضمین بقای دین و سلامت اجتماع با امر‌به‌معروف و نهی‌ازمنکر نگاهی به بینش و منش واعظ شهیر مرحوم آیت ا... غلامرضا دهشت| عالم خیراندیش ۶ نمایش آیینی و تعزیه‌خوانی در محرم و صفر مجوز اجرا گرفتند ویژه‌برنامه‌های عزاداری دهه دوم محرم در حرم امام‌رضا(ع) خواب ممنوع، روزِ بیداری است! یادی از شیخ احمد کافی به‌مناسبت سالگرد درگذشت این واعظ محبوب ۲۰۰ مسجد استان در رویداد نوجوانانه تربیتی «هشتادیوم» پای کار هستند بازخوانی اهداف بنیادین قیام عاشورا در آینه عقل و نقل رونمایی از طرح حفظ تصویری قرآن کریم در مشهد + فیلم پژمان‌فر: باید بی‌سوادی قرآنی را در کشور برطرف کنیم پیش‌بینی تشرف بیش از ۵۰۰ هزار زائر پیاده به مشهد در دهه پایانی صفر چراغ روشن خیمه روشنی چراغ دل است طلایه دار وحدت | یادی از مرحوم آیت الله محمد کفعمی خراسانی، هم زمان با سالروز رحلتش فلسفه خلقت در تبیین سیدالشهدا (ع) نور بی‌خاموشی بررسی شیوه امامت امام‌سجاد(ع) پس از عاشورا عاشورا، ما کدام سمت ایستاده ایم؟ ویژه‌برنامه‌های حرم مطهر رضوی به مناسبت شهادت امام زین‌العابدین (ع)
سرخط خبرها

فرهنگ انسان ساز  یا انسان فرهنگ ساز؟

  • کد خبر: ۱۷۸۵۵۷
  • ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۹
فرهنگ انسان ساز  یا انسان فرهنگ ساز؟
فرهنگ یکسان کننده تمایلات و کنترل کننده نظم در جامعه است. فرهنگ ریشه و مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های یک ملت است.‌

پژوهشگران فرهنگ و مدیریت فرهنگی همواره با یک سؤال ساده، اما مهم روبه رو هستند و آن سؤال این است که تأثیر فرهنگ بر انسان‌ها چگونه است؟ آیا این رابطه، یک طرفه است؟ یعنی صرفا انسان است که از فرهنگ تأثیر می‌پذیرد یا‌ می‌تواند فرهنگ ساز هم باشد؟

برای پاسخ به این سؤال اجازه بدهید بخشی از مشخصات فرهنگ را با یکدیگر مرور کنیم. فرهنگ یک کلیت انسجام بخش و معنادهنده به زندگی است. فرهنگ یکسان کننده تمایلات و کنترل کننده نظم در جامعه است. فرهنگ ریشه و مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های یک ملت است.‌

می‌توان از جملات فوق چنین استنباط کرد که فرهنگ بر انسان غالب است و اوست که مدیریت ما را برعهده دارد، اما آیا به واقع چنین است؟

پاسخ این سؤال تا حد زیادی به نوع انسان، زمان و مکان او بستگی دارد.

به عنوان مثال اگر انسان مدنظر سؤال، امام حسین (ع) باشد، کلام و حرکت او چراغ راه فرهنگ، بلکه اصلا خود فرهنگ می‌شود و راه او خط کش فرهنگی یک امت برای تشخیص خوب و بد فرهنگی خواهد بود. از این منظر، این رابطه به شکل غالب یک طرفه به سود انسان
خواهد بود.

اما گاهی افراد توانایی تأثیرگذاری چندان زیادی بر فرهنگ ندارند، به طوری که صرفا یک آینه از فرهنگ زیست بومی می‌شوند که در آن زندگی می‌کنند)؛ مثل خیلی از ما). در بررسی زمانی (دوران تولد تا مرگ یک فرد)، غالبا افراد در بدو تولد بیشترین تأثیرپذیری از فرهنگ زیست بوم خود را دارند. این تأثیر‌ها به شکل واضح در لباس، زبان، تغذیه و... آن‌ها مشاهده می‌شود.

آهنگ این تأثیرپذیری در ابتدای تولد بسیار شدید است، اما رفته رفته با افزایش سن کند یا حتی متوقف می‌شود. کمی جلوتر برویم، نوبت به بزرگ سالی می‌رسد. خیلی اوقات ظهور و بروز عقاید و افکار جدید در افراد باعث می‌شود نسبت به سرمایه فرهنگی خودشان تردید کنند، چیز جدیدی به آن بیفزایند یا به طورکل از فرهنگ گذشته شان روی گردان شوند و به آن پشت کنند. به عنوان مثال در میان مهاجران افرادی هستند که پس از مهاجرت از هویت فرهنگی خود به صورت کامل روی گردان و در فرهنگ جدید هضم می‌شوند.

در آخر اجازه بدهید تأثیر مکان بر رابطه فرهنگ و انسان را با ذکر یک مثال بررسی کنیم. یکی از این موارد، هنگامی است که شما در یک محفل روضه نشسته اید و با دقت به سخنرانی گوش می‌دهید. بی گمان در این موارد آماده اید تا بیشترین تأثیرپذیری از فرهنگ حسینی را داشته باشید. (تأثیر فرهنگ بر انسان تحت اثر مکان-مثال دیگر کلاس درس)

نتیجه اینکه جاده انسان و فرهنگ جاده‌ای دوطرفه است که‌ می‌تواند از هر دو سو تأثیرگذار باشد که بستگی به انسان، زمان و مکانش دارد. گاهی به دلیل وزانت و وجاهت فرد، رفتار و اخلاق و گفتار او‌ می‌شود مبدأ فرهنگ یک ملت و اوست که با سکوت و کلامش، با نشست و برخاستش، حتی با نگاهش، برای فرهنگ خط مشی می‌گذارد و برعکس، گاهی ممکن است انسان کمترین تأثیر را بر فرهنگ بگذارد. ضمن اینکه از لحاظ زمان و مکان هم شدت این رابطه متغیر است.

با این توضیحات، نظر شما درباره رابطه افرادی مثل امام خمینی (ره) با فرهنگ چیست؟ آیا آن‌ها بر فرهنگ اثر می‌گذارند یا فرهنگ بر رشد و پرورش آن ها؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->